ماهیت نور در معماری
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
ماهیت نور در معماری
نوشته شده در سه شنبه 7 مهر 1394
بازدید : 293
نویسنده : mostafa arazi

نور صورتی از انرژی تشعشعی است که غالب موجودات زنده به صورت آگاهانه یا نا آگاهانه در برابر آن واکنش نشان می دهند و این نکته قابل ذکر است که پاسخ انسان به نور سریع و فوری است. نور سفید آفتاب ترکیبی از رنگ های طیف است، حال آن که سیاهی فاقد نور و رنگ است. اشعه نور به خط مستقیم حرکت می کند، اما پیوسته تحت تاثیر کیفیت سطوح پیرامون خود قرار دارد.

نور اولین شرط برای هر نوع ادارک بینایی است در تاریکی مطلق، ما نه فضا و نه فرم و نه رنگ را می توانیم ببینیم. نور قوی، تحریک کننده و جذاب است در حالی که نور ضعیف، آرام و منفعل است، از این رو نوری که واجد رنگ های گرم باشد، عموما شادی آفرین است و نورهای حاوی رنگ های سرد کسالت بار یا آرام کننده است. نور، تنها ضرورت فیزیکی نیست بلکه ارزش روان‌ شناختی آن یکی از مهم ترین عوامل زندگی انسانی در همه زمینه ها است.

6 ماهیت نور در معماری

در همه کتاب های آسمانی و آئین های کهن نور نماد هستی و پاکی است. این خاصیت که نور به صورت مستقل در هستی ظهور می‌کند و واسطه‌ ای است برای دیدن و درک کردن پدیده های اطراف با مفاهیم عینی و انتزاعی، نور را به ساحره ای در فضا تبدیل کرده است. معماران، شاعران، نقاشان، عکاسان و سایر هنرمندان با انعکاس تاثیرات و توانایی های نور در آثارشان، به آفرینش فضایی سرشار از معانی می پردازند.

بدون وجود نور؛ و تصاویری از پدیده های اطراف؛ نمی توان مکان را در پهنه ادراک، به تصرف درآورد و به موقعیت ارتباطات فضایی بینابین عناصر مختلف نایل گشت. نور قادر به ایجاد تغییرات در کیفیت پدیده ها و فضا است، اما بدون تاریکی متولد نمی‌شود؛ بلکه مناظره بین تاریکی و روشنی، باعث تکامل یگانگی مکان و شکل گیری کلیت فضا می گردد. جایی که روشن است احجام به وضوح دیده می شوند، در مقابل تاریکی، سایه محیط را از یکنواختی درآورده و با خلق تصویری مکمل با آنچه که در روشنایی بر پرده ذهن انسان نقش بسته، تضادی در فضا می آفریند.

تقابل نور و سایه جنبه ای دوگانه به معماری می افزاید. در روشنایی نور، عملکردها و معانی به صورت مشخص و متمایز، تحقق یافته و واقعیت بر پرده چشمان انسان شکل می گیرد. اما در تاریکی ابهامی موج می‌زند که باعث تجسم مفاهیم در ذهن مخاطب و انگیزه ای برای قوّی تخیل انسان است. به طور کلی می توان گفت: در روشنایی، آنچه که هست، نمود پیدا می کند و در تاریکی آنچه که نیست، ولی می تواند باشد.

5 ماهیت نور در معماری

لوئی کان درباره نور می‌گوید «ماده، نور خاموش شده است، وقتی که نور دست از بودنش بردارد، ماده می‌شود. در سکوت تاریکی، تمایل بودن نهفته است، بودن برای بیان آنچه که نور در راستای خلق همان چیز تلاش می کند».

منبع نور همچون ظرفی، نور را در خود جای داده و هر لحظه پرتوها از آن لبریز می‌شوند. تاثیر و همپوشانی دو سویه بین این دو جزء ماهیت نور را شکل می دهد، در واقع کیفیت و کمیت هر کدام از این بخش ها در شخصیتی که نور به فضا می بخشد تاثیر گذار است. به طور مثال حسی که یک نور نقطه ای به رنگ آبی در اتاق تاریک القا می کند با حسی که از مشاهده نور گسترده زرد در اتاق تاریک به وجود می آید متفاوت است، این تفاوت را میان نور منتشر شده از لامپ‌های LED و فلورسنت و .. می توان دید.

به هنگام رویارویی نور و اثر معماری، نور بر روی پوسته خارجی آن می لغزد و به دو شیوه با معماری می آمیزد؛ اول این که بر روی پوسته خارجی ساکن شده و با ایجاد سایه احراز هویت می کند و در حالت دوم از پوسته خارجی عبور کرده و به فضای داخلی رخنه می کند و با حرکت خورشید در ساعات مختلف روز، نور در عرصه تاریک داخل به رقص در می آید و انسان را قادر به آزمودن عینیات کیفی فضا می‌سازد، بدین طریق روح فضا را به انسان می نمایاند.

1 ماهیت نور در معماری

در مورد اول، کلیت و چیدمان حجم یا احجام با فرورفتگی ها و بیرون زدگی ها و ویژگی های متفاوت آنها از قبیل مصالح، رنگ، بافت، جنس و … در شکل گیری ادارک فضایی بسیار تعیین کننده اند، نور یا بر روی پوسته ای خشن، متخلخل و نقش برجسته اقتدار نشان می دهد و یا از سطحی صاف و صیقلی منعکس شده و به طور غیر مستقیم در محیط پخش می‌شود. وقتی که نور بر پوسته خارجی توقف نکرده و در راستای عبور از پوسته خارجی به حرکت خود ادامه می دهد، اینجاست که معمار می تواند نمای خارجی را چون آلتی برای مجسمه سازی به کار برد؛ می‌توان نور را تندیس گونه، از روزنه های نما عبور داد و در فضای داخلی به نمایش گذاشت. هر روزنه ای بر دیواره های داخلی، می تواند نقش منبع نور را ایفا کند، با این تفاوت که این بار سر چشمه نور را معمار می آفریند، و ابعاد و اشکال و نحوه قرارگیری دریچه های نور را با توجه به مفاهیم و ساختار فضایی که می خواهد در داخل خلق کند، تغییر می‌دهد.

به هنگام آمیزش این دو، نور و معماری به اوج خود رسیده و فضا ساحتی مقدس برای تجلی این پیوند است. نور به چیزها هستی بخشیده و فرم را به فضا پیوند می دهد. نوری که به درون فضای معماری وارد شده و در آن گوشه گرفته است، بر سطوح گشوده چیزها می ایستد و سایه ها را در پشت آنها می انبارد، بدین گونه، همان سان که نور با انزوای خود و پذیرش آن از سوی چیزها عینیت می یابد چیزها نیز پیوسته دچار دگرگونی می گردند.

معماری مدرن جهانی فراتر از حد شفاف را تولید کرده است، جهانی از نور همگن، روشن و فاقد تاریکی این دنیای نور به معنای مرگ فضاست به همان قطعیتی که تاریکی مطلق دارا است. تادائو آندو معمار معاصر ژاپنی در این باره می گوید : « در دوره مدرن، معماری دارای پنجره های بزرگ و آزاد از محدودیت سازه می گردد، که اجازه طراحی و ساخت در هر ابعادی امکان پذیر می کند، ولیکن در کنار آزادی نور در معماری، جان بخشی و حیات بخشی نور به صورت غیر موثر پراکنده شده و از دست رفته است».

10 ماهیت نور در معماری

مفاهیمی که در پهنه ادراک ما از چگونگی قرارگیری منابع نور و نحوه پرتو افکنی در فضا، شکل می گیرند را می توان به سه دسته «مرکز، محور، حوزه یا شبکه » تقسیم‌ بندی کرد.

هر سبکی از معماری به سبب فرم فضایی که دارا است گویای یک محتوی ذهنی است. در طرح معماری برحسب آن چه که ساختمان بایستی بیان کننده آن باشد، کم و بیش از این مفاهیم و تناسبات بهره می گیرند. مرکزیت در فضا به صحنه ای برای هدفی خاص و نمایش یک تجربه بصری تبدیل می‌شود. منابع نور در تضاد با پیرامون تاریک و ناشناخته، معرف شناخته ها است. مرکز، فضای درنگ و مکث است که حادثه را در خود جای می‌دهد و محیط را به درون خود کشیده و ساکن می‌کند. سکوت مبهم این فضای نورانی نمادی از خورشید، ماه و پیکره ای الهی است. فضای مرکزی، آرامش و ثبات را القا می‌کند، فضایی که در کمال سادگی می تواند مظهری از مکانی مقدس باشد؛ نه آغاز دارد و نه پایان، حرکتی است بی پایان که همواره به نقطه آغازش باز می‌ گردد.

در نورپردازی به شکل محوری، یک مسیر نورانی، جهت خاصی را در فضا القا می کند، چرا که محور، سیری است برای حرکت، که از مفاهیمی همچون سلسله مراتب و تکرار در عرصه فضا، بهره می گیرد و کششی را به سمت انتها، در امتداد خودش ایجاد می‌ کند؛ گاهی این انتها روشن است و شناخته شده و گاهی ناشناخته.

9 ماهیت نور در معماری

از برخورد محورهای نور، محدوده ای شکل می گیرد که نقاط برخورد، به شکل مرکزهایی در این شبکه نمایان می شوند. چنین فضایی می تواند هم وحدت آفرین باشد و هم تنوع پذیر و همچنین محورها و مراکز مورد بحث عمومیت بیشتری پیدامی کنند. بر عکس مرکز که هدف خاصی را القا می کند، می تواند هویتی گسترده تر داشته باشد و سایر مفاهیم مانند تضاد، تقارن، سلسله مراتب و تکرار ودر چنین فضایی به راحتی نمایان شوند. این تجربیات کیفی، از مشاهده مشخصات کمی در فضا، به طور نسبی و متغییر می توانند در چهار چوب ذهنی لمس شوند. چرا که از طریق پارامترهایی همچون ویژگی های مختلف نورپردازی به شکل عمومی و در مکانی فردی به شکل خصوصی، تغییر می کنند.

 



:: موضوعات مرتبط: مقاله ها , ,



مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: